گل پسرمگل پسرم، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

یکی یدونه عزیز خونه

قدم29

1393/1/20 17:00
نویسنده : مامانی
470 بازدید
اشتراک گذاری

وای عزیزدلم من شرمنده اون چشمای نازتماوه

دوروز شما 7ماهه شدی من وقت نکردم پست تبریک بزارم برات

اما امیدوارم اینو بپذیری از من

هورا7ماهگیت مبارک باشه گلم انشالله صد ساله شی

نه صد و بیست ساله شی

 نه صد و بیست سال کمه همیشه زنده باشیهورا

ماشالله پا قدمت که خیلی خوبه قربون اون پاهای نازت برمقلب

اولین خوش قدمیت داماد شدن عمو مرتضی بود

بالاخره بعد 2.3سال تلاش با اومدن شما داماد شدنیشخند

 اسم دوتا بابایی ودوتا مامانی هم واسه مکه در اومدقلب

اونایی هم که نی نی نداشتن نی نی دار شدن

بعد اومدن شما کلی نی نی تو راهه بعضیاشونم به دنیا اومدن

مثل دختر دایی مامان رها جون که یک ماه از شما کوچیکتر محمد جواد پسر دوست مامانی

پسر دخترعمه شهربانو پسر دختر عمه ارزو دختر دوست عزیزم پسر دختر دایی ندا

دوقلوهای دایی داود و دختر خاله زهرا و خلاصه

کلی چیزای دیگم هست که اونارو خصوصی میگم خدمتتونچشمک

قدمت خیلی خوبه مامانی خدا حفظت کنهماچ

از همه مهمترش اینه که حس قشنگ و وصف ناپذیر پدر و مادری رو نصیب من و بابایی کردی

که با دنیا دنیا عوضش نمیکنم شاهزاده قلب مامان وباباقلب

خوب عزیز قرار بود بهت بگم چرا ممنوع الغلتی

اخه مرد شدی عشقم گوشتو بیار ختنت کردیم الهی من قربونت برم

روز 93.1.11ساعت1ظهر توسط دکتر وحید رضا برومندختنه شدی

مبارکت باشه گلم خیلی سخت بود خیلیناراحت

بیش از اندازه گریه کردی 1ساعت تمام گریه کردی و هیچ جور ساکت نشدیگریه

دست و پاهات میلرزید خانم پرستار میگفت ماشالله چقدر زور داشت پسرتون دستام از کار افتاداسترس

اخه اون پاهات و گرفته بود بابایی هم دستاتو منم مثلا میخواستم یواشکی فیلم بگیرم

که بیشتر از در و دیوار گرفتمابله

خدارو شکر گذشت اون روز به خیر خیال باطل

بگذریم تا چند روز نباید غلت میزدی من و بابایی هم تمام وقتمون رو تقدیم شما کردیم

و عاشقانه از شما مراقبت کردیم گلم و حالا شما خوبه خوبی

هزار ماشالله یک جاهم بند نمیشی دیروزم سینه خیز رفتی و شربت AD برداشتی و

نمیدونم چجوری باز کردی و چپش کردیقهقهه

18 بردمت واکسن بزنم گفتن چون سفالکسین خوردی میفته به چند روز دیگه

ماهم قرارشد پنجشنبه با بابایی بریم واسه واکسن 6 ماهگیتاسترس

وزنتم 7 کیلو بود عشم نمیدونم چرا چاق نمیشیگریه

نمیدونم چه کنم بهداشت میگه خوبی ولی دورو وریا میگن لاغری

اخه بیشتر جنب و جوش داری تا غذا بخوریکلافه

خوابم که نداری خیلی خوابت طولانی شه نیم ساعته جز شبا

که باز بهتر از روزاس

 حقیقتا خودمم دوست دارم یکمی تپلتر باشیافسوس

ماشالله ماشالله سه روزم هست که غذا خور شدی حریره بادوم واست درست میکنم

ولی دوست نداری باید یه خورده از زورم استفاده کنممتفکر

وای از دست تو الان تو بغلمی یه جا بند نمیشی هزار دور تو بغلم چرخیدی

دستم درد گرفت فدات شم

چند وقتی میشه که من و بابایی هر کاری میکنیم شماهم باید یه دستی توش ببری مثل الان

رزر غلطذببتنرز6بطت89ئذدبظزعفغیطمت09

بله اینم از تایپ شما

در ضمن پرستار راست میگفتا الان همچین با پا میز هل دادی که نزدیک بود همه چی چپه شه

شانس اوردم مانیتور به دیوار گیر کرد اگرنه الان نرم شده بود تا نگاتم میکنم

یه خنده تحویلم میدی کارتو توجیح میکنی

خیلی بازیگوشی

خیلی دیگه باید برم تا کار دستم ندادی

بابای فعلابامن حرف نزن

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مامان خانمی
21 فروردین 93 13:25
الهی قربون شیطونیات وروجکککککککککک واااای وقتی مامانا از ختنه کردن کوچولوشون مینویسن تمام غم دنیا میاد تو دلم که من چطوری باید ختنه کردن محمدسجاد رو طاقت بیارم. خدایا کمکم کن
سهيلا مامان وانيا
23 فروردین 93 1:51
چرا عکس پسر خوشجلمونو نميزارى ؟؟؟مرد شدنت مبارک خاله جون.واى حتما واست سخت بوده شيما جون اره ؟قربونت برم که غذا خور شدى نوش جونت
مامان بردیا
24 فروردین 93 14:31
7ماهگیت مبارک
مامان طاها
25 فروردین 93 12:51
سلام.مبارکه هفت ماهگی و ختنه این وروجک.خدا حفظش کنه.خوشحال میشم به من هم سر بزنی
ماهان
26 فروردین 93 0:47
وب قشنگی داری و خیلی دوست داشتنی هستی عزیزم به من هم سر بزن خوشحال میشم
مهناز(مامان ال آی)
31 فروردین 93 9:49
مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی توی روزگار غربت با غم دل آشنایی مینویسم از سر خط ای معنی بودن منیویسم تا همیشه توی لایق ستودن دوست گلم روزت مبارک